خرید و دانلود فایل پاورپوینت کامل جریان اخلاق و حقوق دینی
224,700 تومان قیمت اصلی 224,700 تومان بود.109,200 تومانقیمت فعلی 109,200 تومان است.
تعداد فروش: 64
فرمت فایل پاورپوینت
فایل فایل پاورپوینت کامل جریان اخلاق و حقوق دینی شامل 50 اسلاید آماده است که میتواند محتوای شما را به شکلی حرفهای، منسجم و چشمنواز به مخاطبان منتقل کند.
برتریهای فایل فایل پاورپوینت کامل جریان اخلاق و حقوق دینی در یک نگاه:
- طراحی منحصربهفرد
- فایل پاورپوینت کامل جریان اخلاق و حقوق دینی با بهرهگیری از اصول زیباییشناسی و ترکیب رنگهای مناسب، ظاهری مدرن و رسمی به ارائه شما میدهد.
- راهاندازی فوری
- فایل فایل پاورپوینت کامل جریان اخلاق و حقوق دینی نیازی به تنظیمات اضافی ندارد؛ کافیست آن را باز کنید و مستقیماً استفاده کنید.
- وضوح عالی
- اسلایدها به گونهای طراحی شدهاند که در هر دستگاه یا ویدیو پروژکتور، با بهترین کیفیت نمایش داده شوند.
همه چیز از قبل آماده است: در فایل فایل پاورپوینت کامل جریان اخلاق و حقوق دینی هیچ موردی ناتمام یا نیازمند ویرایش نخواهید یافت. همه چیز با دقت نهاییشده و تستشده ارائه میشود.
توصیه مهم: نسخههایی که تحت عنوان فایل پاورپوینت کامل جریان اخلاق و حقوق دینی اما خارج از منبع رسمی منتشر میشوند، ممکن است از کیفیت لازم برخوردار نباشند.
همین حالا فایل را تهیه کرده و سطح جدیدی از ارائه را تجربه کنید!
دعای نورانی که بین دو نماز خوانده می شود ـ همین درود مخصوص ـ در این درود و تحیت خاصّی که نسبت به وجود مبارک پیغمبر (علیه و علی آله آلاف التحیه و الثناء) عرض ارادت می کنیم، به خدا عرض می کنیم خدایا! گرچه در سوره «احزاب» فرمودی که پیامبر اُسوه و الگوست، گرچه ما موظّف هستیم «ائتسا» یعنی اقتدا و تأسّی به آن حضرت کنیم، لکن آن توفیق را به ما مرحمت کن یک و آن لطف را به وجود مبارک حضرت مرحمت کن دو که نسبت به ما پدری کند سه، یک راه وسیعی برای ما باشد چهار، «وَ اجْعَلْهُ لِی شَفِیعاً مُشَفَّعاً وَ طَرِیقاً إِلَیک مَهْیعاً».[۱]وجود مبارک حضرت سیره و سنّت و روشِ او راه است. ما یک راه مستقیمی نداریم که پیغمبر برابر آن راه حرکت کند، هر چه او می کند و می گوید و هر جا می رود، این راه است. ما یک وقت راهی راهی هستیم که مهندسان برای ما ترسیم کردند و یک وقت است که نقشه و راه و هندسه ـ هندسه غیر از مهندس است ـ راه را تنظیم می کند که مهندس برابر آن حرکت می کند. ما راهِ از پیش تعیین شده ای نداریم و راه را با اینها تشخیص می دهیم، اینکه درباره امیرالمؤمنین (سلام الله علیه) گفته شد علی بن ابی طالب «مَعَ الْحَقِّ» است و حق با علی است «یدُورُ مَعَهُ حَیثُ مَا دَارَ»،[۲]این «یدُورُ» ضمیر آن به «حق» برمی گردد «یدُورُ حَق مَدار عَلی حَیثُ مَا دَارَ». یک راه از پیش تعیین شده ای نیست که ائمه از آن راه بروند، راه را خدای سبحان به وسیله امام و پیغمبر مهندسی می کند، هندسه ترسیم می کند، راهنمایی می کند و آنچه آنها گفتند می شود راه، آنچه آنها کردند می شود راه و آنچه آنها نوشتند می شود راه، زیرا خدای سبحان به وسیله اینها مهندسی جهان را ترسیم می کند، هر جا اینها رفتند می شود راه.
ما در این دعاها و تحیت ها از خدای سبحان مسئلت می کنیم که وجود مبارک پیامبر که این همه درودها را به پیشگاه او تقدیم می کنیم او را برای ما راهِ وسیع قرار دهد. مستحضرید گاهی راه، یک خیابان است، گاهی بیابان است و گاهی هم یک دشت وسیعی به نام راه هست، ما از خدا می خواهیم: «وَ اجْعَلْهُ لِی شَفِیعاً مُشَفَّعاً وَ طَرِیقاً إِلَیک مَهْیعاً»؛ راهی باشد که ما همان راه را بشناسیم و برویم، «مَهیع» باشد؛ مهیع یعنی طریق وسیع و باز. شما می بینید در یک دشت باز انسان از هر جا که حرکت کند مزاحم کسی نیست، نه جا برای تصادف و نه جا برای تزاحم هست، اگر فاصله بین دو شهر یک دشت وسیعی باشد، از هر راهی انسان حرکت کند به مقصد می رسد، نه مزاحم کسی است و نه تصادفی در کار است، چون راه وسیع است. راه وسیع را می گویند طریق «مهیع»، «مهیع» یعنی وسیع. آنهایی که مدینه بعد هستند وارد جدّه که شدند از «جُحفه» احرام می بندند، «جُحفه» یکی از میقات های مُحرمان است که آن جا احرام می بندند، اصل این «جحفه» «مهیعه» بود؛ یعنی طریق باز و وسیع، چون سیل آمد بخشی از آن را بُرد به تعبیر عرب ها به این زمین اجحاف شده است، وقتی سیل بیاید گوشه ای از زمین را ببرد می گویند این «جحفه» شد یعنی سیل اجحاف کرد و مقداری از این زمین را بُرد، از آن به بعد آن منطقه شده «جحفه» وگرنه قبل از این سیل آن منطقه را می گفتند «مهیعه»; یعنی راه وسیع و باز که هر کس بخواهد آن راه را طی کند هم جایز است و جواز دارد و هم تزاحم و تصادمی در کار نیست و مانند آن.
وجود مبارک پیامبر برای ما طریقِ «مهیع» است; یعنی همه جهانیان چون حضرت کافَّهً لِلنَّاسِ[۳] است بخواهند راه آن حضرت را طی کنند، هیچ تزاحمی نیست؛ راه او راه رحمت، عقل و عدل است، اگر همه عاقل و عادل باشند راه عقل بی زحمت است، راه عدل بی تصادف است، انسان عاقلِ عادل نه بیراهه می رود و نه راه کسی را می بندد؛ اگر همه بخواهند این مسیر را طی کنند، می شود طریقی که مستقیماً به سعادت می رسد و این خاصیت ماه پربرکت شعبان است. در آخرین جمعه ماه شعبان وجود مبارک حضرت یک سخنرانی کرد، گاهی تعبیراتی که نقل شد چنین است، فرمود: «قَدْ أَقْبَلَ إِلَیکمْ شَهْرُ اللَّهِ»،[۴] گاهی دارد «قَدْ أَظَلَّکمْ شَهْر»،[۵]گاهی تعبیر روایت این است که ماه پربرکت رمضان روی سر شما سایه انداخت و شما زیر سایه ماه مبارک رمضان هستید، گاهی تعبیر روایت این است که ماه مبارک رمضان به طرف شما اِقبال کرد، رو کرد و شما هم استقبال کنید، چون زمان فرا می رسد و «متزمّن» را در برمی گیرد، این چنین نیست که ما به طرف ماه مبارک رمضان برویم، بلکه این گردش روزگار است که بالأخره ماه مبارک رمضان را به ما می رساند. ما حرکتمان در این نیست که از خرداد به تیر، از تیر به مرداد و از مرداد به شهریور برسیم، حرکت ما این نیست که زمین به دور خودش بگردد و ما شب و روز داشته باشیم یا زمین به دور آفتاب بگردد و ما سال و ماه داشته باشیم، اگر کسی پنجاه سال عمر دارد معنایش این نیست که زمین پنجاه بار به دور آفتاب گشت و زمین شد پنجاه ساله؛ نه این شخص؛ این شخص وقتی پنجاه ساله است که پنجاه فضیلت پیدا کند، وگرنه زمین به دور آفتاب می گردد و او پنجاه بار حرکت کرد تا این شخص پنجاه ساله شود، اینکه می بینید بعضی کودک پنجاه ساله یا کودک هشتاد ساله هستند سرّش این است که زمین حرکت کرد نه «متزمّن»، نه «متمکن»؛ تو باید پنجاه قدم حرکت کنی تا بشوی پنجاه ساله، تو اگر همان فکر کودکانه را داری اینکه حرکت نشد. الآن در برخی از مجالس سالمندان که می نشینیم و ساکتیم و حرف نمی زنیم، می بینیم آنها از جوانی شان سخن می گویند که این قدر غذا می خوردیم یا این قدر می دویدیم، حرفشان همین است و چیزی برای گفتن، برای نوشتن و آثار ماندنی ندارند، تمام تلاش آنها این است که از گذشته حرف بزنند؛ آن وقت که جوان بودیم این قدر حرکت می کردیم، این قدر غذا می خوردیم، معلوم می شود زمین یعنی این مکان حرکت کرد و نه «متمکن». بعضی ها کودک هشتاد، بعضی کودک شصت و بعضی کودک پنجاه ساله هستند، بعضی واقعاً پنجاه سال دارند؛ آن که پنجاه قدم علمی برداشت و پنجاه کار خیر کرد پنجاه ساله است. فرمود: ««قَدْ أَظَلَّکمْ شَهْر»، «قَدْ أَقْبَلَ إِلَیکمْ شَهْرُ اللَّهِ»؛ ماه خدا دارد می آید و سایه بر شما انداخت، زیر سایه ماه خدا باید حرکت کنید. در این ماه فرمود برکات الهی فراوان هست و طلبکاران، فرشتگان الهی هستند که به دستور ذات اقدس الهی کار می کنند، این فرشتگان که مأموران الهی میباشند و خود ذات اقدس الهی که طلبکار اصلی است آمادگی خودشان را اعلام کردند و فرمود خیلی از شماها بدهکارید و خیلی از شماها گِرو دادید، بیایید فک رهن کنید. این سه مطلب را خوب عنایت کنید؛ اگر کسی در دنیا مالی را به مؤسسه ای بدهکار بود، هر بدهکاری بالأخره باید گِرو بسپارد و این گِرو حالا یا زمین است یا خانه است یا فرش است این عینِ مرهونه در مدّت رهن برای راهن است؛ ولی در گِرو «مرتهن» است و راهن نمی تواند در آن تصرّف کند، مگر اینکه راهن دَین خود را اَدا کند و وقتی دَین خود را اَدا کرد، این رهن فک می شود؛ این می شود سه مطلب: دَین است و «رهن» است و «فک رهن».
در فایل پاورپوینت کامل جریان اخلاق و حقوق دینی، اگر کسی «حقّ الله» به عهده اوست، گناه و معصیتی کرده است، این شخص بدهکار است یک، هر بدهکاری باید گِرو بسپارد دو، گِرو در برابر خدای سبحان، زمین و مکان و خانه و فرش نیست بلکه خود انسان را گِرو می گیرند سه، وقتی خود انسان گِرو شد قدرت حرکت ندارد. اینکه می بینید بعضی ها می گویند ما هر چه می خواهیم چشممان را کنترل کنیم نمی توانیم، زبانمان را کنترل کنیم نمی توانیم، دست خودمان را کنترل کنیم نمی توانیم این بیچاره ها درست می گویند، چون بسته هستند. مرحوم صدوق نقل می کند که کسی آمده حضور مبارک امیرالمؤمنین (سلام الله علیه) عرض کرد من هر چه می خواهم برای نماز شب تلاش و کوشش کنم موفق شو
