خرید و دانلود فایل پاورپوینت کامل ترمیم کاخ توحید و تبیین نفی جبر و تفویض
224,700 تومان قیمت اصلی 224,700 تومان بود.109,200 تومانقیمت فعلی 109,200 تومان است.
تعداد فروش: 41
فرمت فایل پاورپوینت
فایل فایل پاورپوینت کامل ترمیم کاخ توحید و تبیین نفی جبر و تفویض شامل 54 اسلاید آماده است که میتواند محتوای شما را به شکلی حرفهای، منسجم و چشمنواز به مخاطبان منتقل کند.
برتریهای فایل فایل پاورپوینت کامل ترمیم کاخ توحید و تبیین نفی جبر و تفویض در یک نگاه:
- طراحی منحصربهفرد
- فایل پاورپوینت کامل ترمیم کاخ توحید و تبیین نفی جبر و تفویض با بهرهگیری از اصول زیباییشناسی و ترکیب رنگهای مناسب، ظاهری مدرن و رسمی به ارائه شما میدهد.
- راهاندازی فوری
- فایل فایل پاورپوینت کامل ترمیم کاخ توحید و تبیین نفی جبر و تفویض نیازی به تنظیمات اضافی ندارد؛ کافیست آن را باز کنید و مستقیماً استفاده کنید.
- وضوح عالی
- اسلایدها به گونهای طراحی شدهاند که در هر دستگاه یا ویدیو پروژکتور، با بهترین کیفیت نمایش داده شوند.
همه چیز از قبل آماده است: در فایل فایل پاورپوینت کامل ترمیم کاخ توحید و تبیین نفی جبر و تفویض هیچ موردی ناتمام یا نیازمند ویرایش نخواهید یافت. همه چیز با دقت نهاییشده و تستشده ارائه میشود.
توصیه مهم: نسخههایی که تحت عنوان فایل پاورپوینت کامل ترمیم کاخ توحید و تبیین نفی جبر و تفویض اما خارج از منبع رسمی منتشر میشوند، ممکن است از کیفیت لازم برخوردار نباشند.
همین حالا فایل را تهیه کرده و سطح جدیدی از ارائه را تجربه کنید!
وجود مبارک امام هشتم همانند وجود مبارک ابراهیم خلیل (سلام الله علیه) آن ساختار نظام دینی را از راه فرهنگ شروع کرده است. وجود مبارک ابراهیم خلیل خانه توحید ساخت، آن را مطاف و قبله همه موحّدان قرار داد، وجود مبارک علی بن موسی در همان سفر تاریخی شان در نیشابور هنگام حرکت، این کاخ توحید را معرفی کردند، فرمودند پدران من از وجود مبارک پیامبر، از ذات اقدس الهی این سخن نورانی را نقل کردند که «کلِمَهُ لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ حِصْنِی» آن کعبه، یک خانه مادی و سنگ و گِل است، این کلمه توحید یک کاخ توحید فرهنگی است. فرمود این قلعه است، دژ است، دژبانش هم خداست ما هم دربان این دژ هستیم «أَنَا مِنْ شُرُوطِهَا»[۱]«کلِمَهُ لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ حِصْنِی فَمَنْ قَالَهَا دَخَلَ حِصْنِی وَ مَنْ دَخَلَ حِصْنِی أَمِنَ مِنْ عَذَابِی»[۲] هیچ کلمه ای بالاتر از این نیست و هیچ کشوری بدون توحید به مقصد نمی رسد و هیچ ملّت غیرموحّدی هم به مقصود نایل نمی شود.
ما آیه ای در قرآن داریم که هضم آن آیه برای بسیاری از ماها مشکل است، اگر آن آیه درست تبیین شود این دژ و قلعه ای که امام رضا ترسیم کرده است جایگاهش مشخص می شود. در قرآن فرمود: اکثر مؤمنین مشرک هستند،[۳] یک تقسیم بندی کلّی است که أَکثَرُهُمْ لا یعْقِلُون[۴] آنها از بحث بیرون اند، آن اوحدی و اقلّی که در دایره حق می مانند؛ یعنی مسلمان اند؛ یعنی مؤمن اند این آیه می گوید اکثر اینها مشرک دینی اند شرک دارند و مشکل توحید دارند وَ ما یؤْمِنُ أَکثَرُهُمْ بِاللَّهِ إِلاَّ وَ هُمْ مُشْرِکونَ.[۵]درک این آیه خیلی آسان نیست، بلکه خیلی سخت است. از امام (سلام الله علیه) سؤال کردند چگونه اکثر مؤمنین، مشرک اند؟[۶] فرمود همین که می بینید یک روز این طرف یک روز آن طرف، اینکه با توحید سازگار نیست. یک روز به این سَمت یک روز به آن سمت، اینکه با موحّد بودن سازگار نیست. اینکه می گویند خدا هست ولی! خدا هست اما! دیگر بعد از خدا، «ولی و امّا» چرا؟ اینکه خدا فرمود اکثر مؤمنین مشرک اند همین است. اینکه وجود مبارک رسول گرامی(ص) فرمود: اگر کسی در قیامت بتواند بگوید «لا اله الاّ الله» درهای بهشت به روی او باز است،[۷] چه کسی می تواند بگوید؟ آنکه یک روز به این سمت، یک روز به آن سمت، یک روز می گوید خدا هست ولی! یک روز می گوید خدا هست اما! این خدا را با آن بیان می گوید «لا اله الاّ الله و أنا، لا اله الا الله و حزبی، لا اله الا الله و جناحی، لا اله الا الله و ابنائی، لا اله الا الله و اولادی»، این مستثنای او خیلی دامنه دارد؛ لذا صریح قرآن این است که اکثر مؤمنین مشرک اند؛ البته تا این غُدّه ها گرفته نشود وارد بهشت نخواهیم شد، این غدّه ها به هر حال یا با توبه و إنابه است، در حال احتضار است، فشار برزخ است، فشار ساهره قیامت است، تا این غُدّه ها گرفته نشود و نگوییم «لا اله الا الله»، سخن از بهشت نیست.
این سفر وجود مبارک امام رضا که سفر عادی نبود، سفری بود که حکومت عباسی به استقبال او رفت. کلّ منطقه ایران و کلّ خاورمیانه در اختیار بنی العباس بود، امروز به سی، چهل کشور تقسیم شدند، آن روز همه اینها در اختیار حکومت اسلامی بود. روزی که امیرالمؤمنین خلیفه شده بود ایران بود، روم و بحرین بود همه این منطقه ها جزء حکومت اسلامی بود بعداً به صورت چهل، پنجاه کشور در آمده. مگر بحرین قبلاً جزء همین منطقه نبود؟! مگر آن قسمتهای دیگر که بعدها جدا شد جزء ایران نبود؟! کلّ خاورمیانه تحت حکومت حضرت امیر بود کلّ ایران سه، چهارتا استانداری داشت، یک استاندار بود به نام ابن عباس که اهواز و بصره و کرمان را اداره می کرد، کلّ منطقه این طور بود. در چنین حکومتی وقتی امام رضا بخواهد حدیث بگوید، می گوید: «لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ» قلعه است یا می خواهد کاخ توحید را معرفی کند؟ یا می خواهد موحّد بپروراند؟ یا می خواهد بگوید همه در راه عنایت الهی باید صرف شوند. شما این «لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ» را که ما می گوییم می بینید مستثنا خیلی است«لا اله الاّ الله و أنا، و قبیلتی و حزبی و جناحی و کذا و کذا»؛ وگرنه آدم گناه نمی کند. معنای گناه این است که این مشکل من را حلّ می کند یا «خوفاً» است یا «شوقاً». خدای سبحان فرمود اگر خوف است باید «من النار» باشد، شوق است باید «بالجنّه» باشد یا امید است یا ترس، یا خوف است یا شوق، یا جذب است یا دفع، یا نفع است یا ضرر، فرمود همه باید در آن راه باشد. «یا ضَارُّ یا نَافِع »؛[۸] کسی که هیچ موجودی ضرر نمی رساند مگر به اذن تو، هیچ موجودی نفع نمی رساند مگر به اذن تو، وگرنه صرف یاد دادن یک کلمه «لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ» آن هم آن سفر ملکوتی، آن هم آن حدیثی که بگوید پدرم امام کاظم، از پدرش امام صادق، از پدرش امام باقر، از پدرش امام سجاد، از پدرش امام حسین، از علی بن ابی طالب از پیغمبر، از جبرائیل و اسرافیل و میکائیل، از خدا «لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ»؛ این طور. این کلمه این قدر ارزش دارد که وجود مبارک امام رضا در تاریخی ترین سفر این سرزمین سلسله حدیث را به خدا برساند یا می خواهد موحّد تربیت کند.
ابراهیم خلیل یک کاخ توحید درست کرد، این کاخ ملکوتی و علمی است که امام رضا ترسیم کرده است. هیچ ممکن نیست کسی بتواند بگوید «لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ» و در قیامت معطّل باشد، چرا در قبر می گویند بدان پیغمبر تو کیست، امام تو کیست، این «رَضِیتُ بِاللَّهِ رَبّاً»[۹]را چرا می گویند در پشت سر هر نماز بخوانید. تعقیبات ما دو قسم است نماز صبح، ظهر و عصر، مغرب و عشا، هر کدام یک تعقیبات خاص دارد؛ اما این «رَضِیتُ بِاللَّهِ» یک تعقیب مشترک است در پشت سر هر نمازی مستحب است ما اینها را بخوانیم؛ برای اینکه در شب اوّل قبر از ما سؤال می کنند امام اوّل تو کیست؟ امام دوم تو کیست. مگر جریان مرگ یک جریان آسانی است که آدم یادش بماند. در روایات ما هست برخی ها بعد از «احقاب» یعنی هشتاد سال؛ بعد از هشتاد سال عذاب تازه به یادشان می آید[۱۰] نه نام حضرت، میگوید وقتی در قبر سؤال می کنند «مَنْ نَبِیک » یادش نیست، او کاری با پیغمبر نداشت، «مَنْ إِمَامُک»[۱۱]او با علی بن موسی الرّضا کاری نداشت. کسی که اهل ربا است، اهل دروغ است، اهل خیانت است، اهل اختلاس است، اهل نجومی است، او کاری به امام رضا ندارد، چون کار ندارد زبان در اختیار کار است نه زبان در اختیار خود ما، ما تا نفس می کشیم زبان در اختیار ماست یا راست می گوییم یا دروغ؛ اما همین که خوابیدیم زبان در اختیار ملکات نفسانی ماست. چرا یک آدم فحّاش بددهن وقتی در خواب هم حرف می زند فحش می گوید، چرا؟ مگر در خواب مختار است؟ ما همین که خوابیدیم زبان ما در اختیار ملکات نفسانی ماست، مرگ هم برادر سنگین خواب است،[۱۲]همین که مُردیم حرفی که می زنیم در اختیار ملکات ماست.
اینکه در تلقین میت به ما هنگام مرگ می گویند بدان خدا هست، پیغمبر هست، امام هست، ائمه این هستند، مرگ حق است؛ یعنی تو الآن نمی دانی این چه حالتی است که به تو دست داد، این حالتی که تو داری مرگ است، «أَنَ الْمَوْتَ حَق»؛[۱۳]یعنی الان تو در حالتی هستی که نمی دانی چه خبر شد؛ یک دفعه میبینی اوضاع عوض شد؛ اما بدان این حالت، حالت مرگ است، اگر از تو سؤال کردند ائمه چه کسانی هستند اینها هستند. در روایات ما دارد وقتی سؤال می کنند پیغمبر تو کیست این یادش نیست. بعد از احقابی از عذاب؛ یعنی حداقل هشتاد سال، تازه به یادش می آید می گوید پیغمبر من کسی است که قرآن بر او نازل شده، هنوز نام مبارک حضرت یادش نیست؛ ما چنین عالمی در پیش داریم. لذا این چنین نیست که حالا یک کلمه «لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ» در آن سفر ملکوتی امام رضا این سلسله را به خدا برساند بگوید قلعه همین است و بس! وگرنه وَ ما یؤْمِنُ أَکثَرُهُمْ بِاللَّهِ إِلاَّ وَ هُمْ مُشْرِکونَ توحید را معرفی کرده. سخن در این نیست که کسی در دنیا چه کاری کرده، سخن در این است که مَنْ جاءَ بِالْحَسَنَهِ فَلَهُ عَشْرُ أَمْثالِها[۱۴]نه «من فَعل». گاهی ممکن است انسان چهارتا کار خوبی را در ایام لیله قدر، ماه مبارک رمضان یا محرم و صفری انجام بدهد، بعد مفاسد فراوانی بیاورد، آن را از بین ببرد. «من فعل الحسنه» مشکل را حلّ نمی کند، مَنْ جاءَ بِالْحَسَنَهِ این در قیامت باید دستش باشد، بگوید من این را آو
